تو در خوابی
و من بیدارِ بیدارم
تو چون مئ در شریر این رگ و این تن
، تو در خوابی
دوباره شعر من لبریز مستی و بد حالی ست
شکوه شب ، صدای پنجه مهتاب
زیر چتر این آسمان آبی آبی
رسیدم ، بر کف دستان گرم تو
و آن آغوش مست تو.
و رقصی همچو پرواز کبوترها
تو در خوابی
و من بیدار بیدارم
به گردت چون پَر پروانه می گردم
ترا تا انتهای عشق ، خواهانم
تو در خوابی و من بیدار بیدارم .
مرا غرق وجودت، کن
مرا در خواب پیدا کن
تو در خوابی و من بیدار بیدارم
#بهناز خرم
درباره این سایت